حکایت استعفاهای مسئله ساز موسوی و ممانعتهای هاشمی
گروه سیاسی- محمد مهدی تهرانی: ماجرای استعفاهای کاندیداهای ریاست جمهوری طی این سال ها همواره مورد توجه بوده است و امروز گویی قرعه به نام میرحسین افتاده تا در خصوص استعفاهای گذشته خود و خالی کردن صحنه در شرایط حساس کشور توضیح دهد. او وقتی مورد خطاب قرار می گیرد که چه تضمینی وجود دارد که شما این بار استعفا ندهید، به استعفای سال 67 خود اشاره می کند و می گوید: «من فقط یک بار استعفا کردم، آن هم به دلیل پایان جنگ و گرفتن اختیار تعزیرات حکومتی از من بود که به شدت نیز مورد عتاب امام(ره) قرار گرفتم ولی در پرخاش ایشان لطف زیادی مشاهده کردم و مطمئن باشید این بار استعفاء نخواهم کرد.»
تأکید میرحسین بر اینکه تنها یک بار استعفا داده، در حالی است که هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود از 2 استعفای دیگر نیز خبر می دهد! در این 2 بار، میرحسین با کوچکترین بهانه ای تصمیم به استعفا می گیرد که به نوعی توسط هاشمی یا رئیسجمهور وقت منصرف می شود. طرح مکرر بحث استعفا در حالی است که کشور از یک سو با مشکلات عمده اقتصادی مواجه بود و از سوی دیگر از جانب ایالات متحده امریکا مدام مورد تهدید قرار می گرفت. در واقع شرایط داخلی و خارجی کشور ثبات کافی نداشت.
استعفای اول به سال 62 برمی گردد. هاشمی در ذیل خاطرات روز یک شنبه نهم بهمن ماه در کتاب "آرامش و چالش" صفحه 348 این گونه می نویسد:«شب در دفتر رئیس جمهور، جلسه ای با حضور {دکتر ولایتی} وزیر امور خارجه و آقای محتشمی{سفیر ایران در سوریه} داشتیم. راجع به سیاستمان در لبنان بحث شد. قرار شد شورای لبنان با اضافه شدن چند نفر، جامع تر و تقویت گردد و فرمانده سپاه در لبنان نیز تقویت شود. آقای رئیس جمهور گفتند مهندس موسوی{نخست وزیر} آمده و به خاطر عدم توافق روی وزیر مسکن، پیشنهاد استعفا داده که آیت الله خامنه ای مخالفت کرده و گفته اند که وجود اختلاف به هر حال هست و با این مقدار اختلاف نباید کنار رفت و قابل حل است. نظر من هم همین است. نمی شود به روزی رسید که اختلاف نباشد.»
طرح استعفا در حالی است که کشور از سوی وزیر امور خارجه امریکا رسماً تهدید به عملیات پیشگیرانه شده بود و شرایط جنگ نیز هم چنان حاکم بود. در واقع در این شرایط به خاطر دعوا بر سر اینکه وزیر مسکن چه کسی باشد، میرحسین بحث استعفا را پیش می کشد!
اما استعفای دوم به سال 63 بر می گردد. درست با فاصله چند روز از بمباران مناطق مسکونی پیرانشهر که در آن 17 نفر شهید و 34 نفر مجروح شده بودند، میرحسین تصمیم به استعفا می گیرد. هاشمی رفسنجانی ذیل خاطرات روز 12 اردیبهشت ماه در کتاب "به سوی سرنوشت" صفحه 72 به این استعفا اشاره می کند. این بار نیز کمی بودجه و عدم هماهنگی با رئیس جمهور وقت یعنی حضرت آیت الله خامنه ای بهانه استعفا را فراهم می آورد. اما این بار میرحسین به جای اینکه مستقیماً پیش رئیس جمهور یا امام برود، خدمت آقای هاشمی می رسد. هاشمی داستان را این گونه تعریف می کند: «با مهندس موسوی نخست وزیر ملاقات داشتیم؛ به خاطر عدم هماهنگی با رئیس جمهور و کمی بودجه استعفا و تعویض کابینه را مطرح کرد؛ مخالفت کردم و گفتم باید تفاهم ایجاد کرد.»
هاشمی همچنین از همدردی خود با میرحسین سخن می گوید و ضمن اشاره به مخالفتش با بحث استعفاء می نویسد: «ولی اگر مجلس آینده با ایشان خوب نباشد، استعفا را منطقی دانستم؛ البته ظاهراً چنین نخواهد شد. قرار شد برای تکمیل کابینه و ایجاد تفاهم اقدام کنیم.»
شاید این رسم جبهه اصلاحات است که نامزدهای عمده اش را از جمع مستعفیان انتخاب کند. چنانکه در انتخابات ریاست جمهوری هفتم، هشتم و نهم چنین کرد. خاتمی هم کسی بود که 2 استعفا را در کارنامه اش داشت. یک استعفای خاتمی مربوط به کناره گیری از نمایندگی ولیفقیه در مؤسسه کیهان بود و دیگری استعفای وی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
خاتمی نیز به نوعی عرصه را واگذار کرد و به گوشه کتابخانه ها پناه برد. با این تفاوت که فاصله گیری او از سیاست هر چه بود به 20 سال نمی کشید! بعدها کم کم نشانه های ناکامی اصلاحات پیدا شد و خود او از تدارکاتچی بودنش سخن به میان آورد و سخنانی گفت که در نهایت دولت اصلاحات، "دولت هر 9 روز یک بحران" لقب گرفت.
بعدها سعید حجاریان صریحاً خاتمی را به پرایدی تشبیه کرد که توان کشیدن 20 میلیون رأی را نداشت و مرد ایستادگی نبود. محسن کدیور هم رسماً تصریح کرد: «آقای خاتمی یک حسنی دارند و آن اینکه انسان صادقی هستند و هنوز هم صادق هستند. اما در عرصه سیاست، صداقت کافی نیست، بلکه کیاست هم لازم است... شما یک مورد نشان بدهید که سران محافظه کار از موضع خودشان عقب نشسته باشند و یک مورد هم نشان دهید که آقای خاتمی در موضع خود ایستاده باشد. من همیشه گفته ام که خط قرمز ایشان کجاست؟... آیا 8 سال زحمت کشیدیم که به همین جا برسیم؟»
در واقع تزلزل های پیشین همواره خود را در تصمیمات آتی نیز نشان داده اند. تصمیماتی که در زمینه انرژی هسته ای نیز مصداق داشت و حتی کشور را به سمت تعلیق همه مراکز تحقیقاتی برد و در عین حال ایران را ملقب به صفت "محور شرارت" کرد. عقب نشینی گام به گام از حقوق ملت ایران دستاورد رویکرد اعتمادسازی بی پایان دولت اصلاحات بود.
یقیناً کسی که در شرایط حساس و بحرانی کشور بارها و بارها به بهانه های مختلف استعفا می دهد، هر چه باشد، مرد ایستادگی و تحول نیست. به نظر این موسوی است که باید دلایل استعفاهای مکررش در آن سال ها را تشریح کند و توضیح دهد که اکنون چه تضمینی برای ایستادگی او بر سر حقوق مردم وجود دارد؟
منبع: سایت رجا نیوز